طول عمر بعد از عمل قلب باز
40 سال از عمل قلب باز من می گذرد، آیا این یک رکورد جهانی برای زنده بودن پس از عمل قلب باز محسوب می شود؟
مشاهده صفر تا صد ⇐ عمل قلب باز همراه با فیلم
زمانی که من 31 ساله، متاهل و دارای دو فرزند خردسال بودم در بیمارستان مرکز قلب کار می کردم و البته می توانم به جرات بگویم که با توجه به آنچه که بعد ها برایم اتفاق افتاد، تقریبا خوش شانس بودم که چنین کاری داشتم!
سکته قلبی
یک شب درست قبل از عید نوروز، دردی در سینه ام احساس کردم اما زیاد آن را جدی نگرفتم. صبح روز بعد، با اینکه هنوز احساس خوبی نداشتم، به سر کار رفتم. من تکنسین اتاق عمل بیمارستان بودم؛ آن هم در بیمارستانی که تقریبا تمام تخت ها و بخش های آن بیماران قلب و عروق هستند.
در حین کار باز چندین بار دچار تیر کشیدن قلب و سوزش سینه شدم آن زمان بود که احساس کردم واقعا مشکلی برای قلبم پیش آمده است. آن روز در آزمایشگاه نشسته بودم و به طور مبهمی متوجه صحبت همکارانم می شدم. بعد از آن تنها چیزی که به یاد می آورم، باز کردن چشمانم در بخش مراقبت های ویژه قلب بیمارستان بود. شاید عجیب باشد ولی جراح قلب به من گفت که دچار حمله قلبی شده ای!
اینکه بگوییم شوکه شده بودم برای بیان حالم کافی نیست! من یک ورزشکار قوی بودم، مشروبات الکلی و سیگار مصرف نمی کردم و سابقه خانوادگی بیماری قلبی هم اصلا نداشتم. من در کنار بهترین جراحان قلب بیمارستان مرکز قلب کار می کردم، و حالا یکی از پزشکان قلب همانجا به من گفت که چندین انسداد در عروق کرونر داشته ام و عمل بای پس دوگانه قلب تنها راه چاره من است.
البته میدانستم که احتمال زنده ماندن افراد جوان تر و ورزشکار، بیشتر است. پس با توجه به اینها، نسبت به این موضوع خوش بین بودم و فکر می کنم که انجام عمل جراحی من برای پزشکان قلبی که همکار و دوست من بودند، خیلی سخت تر بود.
این جراحی با موفقیت انجام شد و من قبل از پایان تعطیلات عید، به خانه بازگشتم.
بهبودی پس از جراحی قلب
بهبودی آهسته بود و بعد از حدود شش هفته مجددا به سر کار بازگشتم، اما اولین ورود من به اتاق عمل بیمارستان برای مریضی بود که طی مدت بستری شدنم در بیمارستان با او دوست شده بودم و این موضوع کمی مرا آشفته می کرد.
کار در بخش اتاق عمل مرکز قلب، باعث شد متوجه شوم که چقدر خوش شانس هستم که زنده مانده ام. من دقیقاً در زمان مناسب، بهترین کمک ممکن را از سوی بهترین جراحان قلب داشته ام و این همیشه انگیزه ای برای زندگی به من می داد.
پس از آن، رژیم غذایی خود را رعایت کردم و مطمئن شدم که همچنان فعال هستم، گرچه همچنان کمی درد داشتم و این باعث می شد تا با احتیاط بیشتری، ورزش و فعالیت داشته باشم.
گرفتگی مجدد عروق بعد از جراحی قلب
متأسفانه، کمتر از یک سال بعد، رگ های قلبم دوباره بسته شدند و این بار من به یک بای پس سه گانه احتیاج داشتم. من بعد از عمل دوباره به زندگی برگشتم، اما چون رانندگی هر روزه از محل زندگی ام تا بیمارستان، عوارض خود را داشت، بنابراین شغلم را تغییر دادم و در یکی از بیمارستان های نزدیک به محل زندگی ام، مشغول به کار شدم.
در آن زمان، استاتین ها در حال آزمایش بودند و خوش شانس بودم که برای دریافت آنها در یک بررسی آزمایشی قرار گرفتم.
من از همان موقع آنها را مصرف می کنم احتمالاً به لطف همین استاتین ها بوده است که پس از بای پس دوم، شریان های من بعد از گذشت این همه زمان، همچنان بدون گرفتگی و سالم هستند.
چند سال بعد، وضعیت جسمی ام خراب شد و آنقدر حالم بد بود که حتی یکی از جراحان قلب، به من پیوند قلب را پیشنهاد داد. در آن زمان پیوند قلب واقعا گزینه خطرناکی بود و شاید با پیوند زدن و دانش آن زمان، تنها حدود 5 سال وقت برای ادامه زندگی داشتم!
بعد از تشکیل جلسات کمسیون پزشکی و گفتگوهای فراوان، جراح قلب من یک بای پس چهارگانه را پیشنهاد داد که 35 سال بعد، مشخص شد چقدر تصمیم درستی بوده است! یک بار دیگر برگشتم، اما جراحی متعدد و مشکلاتی که در زندگی شخصی من پیش آمده بود باعث شد تا همسرم از من جدا شود و در آن شرایط خاص، این بدترین فشار و ضربه ای بود که می توانست بر قلب من وارد شود.
در همان سال و بعد از جدا شدن از همسرم، با فیبریلاسیون دهلیزی که می تواند پس از جراحی قلب شایع باشد، به بیمارستان مرکز قلب بازگشتم. فیبریلاسیون باعث شده بود تا تعدادی سکته ی خفیف (حملات ایسکمیک گذرا) داشته باشم. برای کاهش خطر سکته در آینده برای من وارفارین تجویز شد و خوشبختانه از آن زمان تاکنون دیگر این مورد را نداشته ام.
نارسایی دریچه میترال
در چهارمین مراجعه به بیمارستان با سپیده مددکار اجتماعی یکی از بیماران ملاقات کردم و این دیدار، نقطه ی شروعی برای یافتن امید و یک همراه در ادامه ی مسیر زندگی شد.
بعد از سومین عمل خود، یک راننده استخدام کردم تا مرا تا زمانی که به اندازه کافی حالم خوب شود و بتوانم رانندگی کنم، به محل کارم برساند.
سلامتی من تا چندین سال ادامه داشت، تا اینکه دچار نارسایی دریچه میترال شدم (وضعیتی که دریچه قلب اجازه می دهد خون به عقب نشت کند، و فشار بیشتری به قلب وارد شود). اوضاع به تدریج بدتر می شد.
سرانجام به بیمارستان ارجاع داده شدم تا دریچه قلبم را با روش جدید و بدون نیاز به عمل قلب باز یعنی از طریق ورید کشاله ران، ترمیم کنند.
بعد از عمل قلب باز چند سال زنده ماندم؟
آیا من بیماری هستم که طولانی ترین زندگی را بعد از عمل قلب داشته است؟
دوستی که یک پزشک عمومی است و اخیرا بازنشسته شده است از من پرسید که آیا تا به حال به این فکر کرده ای که شاید جرو یکی از بیمارانی باشی که پس از عمل بای پس، طولانی ترین زندگی را داشته است؟ من فکر می کنم این کاملاً امکان پذیر است چرا که بعد از 43 سال هنوز زنده ام و و زندگی می کنم.
زنده ماندن من بعد از عمل قلب باز یک نعمت بوده است. به همین دلیل چندین سال است که عضو گروه خیریه هستم؛ جمع آوری پول برای امور خیریه به من دلیلی برای زندگی می دهد.
راستش بین خودمان بماند اما اخیراً متوجه شده ام که گیره های مربوط به ترمیم دریچه میترالم خراب شده اند و برای درست کردن آنها به یک عمل دیگر احتیاج دارم. ضمنا، من هر روز را مثل روز تولدم زندگی میکنم تا شاید با این کار به دوستان و اطرافیان یادآوری کنم تا قدر سلامتی را بیشتر بدانند و با امید برای روزهای بهتر، تلاش کنند.